کد مطلب:314519 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:185

به حضرت ابوالفضل متوسل می شود
15. مرحوم كربلایی مجید رحیمیان كه از اهالی تازه محله ی خوی بود و او مردی پاكدل بود، وقتی زوار كربلا دسته جمعی یا پیاده حركت می كردند به هیجان آمده و با زوار بدون تدارك قبلی رهسپار شده و پولش تمام شده و به حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام متوسل می شود و به حرم مطهر می رود و درد دل خود را به حضرت می گوید و برمی گردد. دو نفر از همراهان وی او را دیده می پرسند: كجا بودی؟ مرحوم مشهدی قاسم شهانق (شهانق منطقه ی بسیار بزرگی از شهر خوی است) و در همان حال باز مشهدی قاسم البته مردی ناشناس بوده و به كربلایی مجید پیشنهاد پول می كند. چون این شخص ناشناس بوده، كربلایی مجید پول را قبول نمی كند و بالاخره اصرار از حد گذشته و می گوید: حواله ای است به تو و در خوی محله شهانق، كوچه فلانی آورده پس می دهی. كربلایی مجید پول ها را گرفته سفر خود را به آخر رسانیده و برگشته و هر چه او را جسته پیدا نكرده است.